ظهور۱۲ » گرچه اسلام در عصر رسول اکرم (ص) بر تمام عالم گسترش پیدا نکرد، ولی :
اولاً: خبر اسلام ودعوت آن به گوش غالب بلاد اسلامی رسید وشخص رسول اکرم (ص) مردم عالم را به اسلام دعوت نمود.
ثانیاً : خود قرآن وشخص پیامبر اکرم (ص) خبر از تحقق اسلام در سطح گسترده ودر تمام روی زمین داده است، نه اینکه مسلمانان بعد از یأس از فراگیری اسلام به این عقیده روی آورده باشند.
دکتر عبدالجبار شراره میگوید: “آنچه جای تعجب است اینکه برخی از مدعیان علم ومعرفت از قدیم الایام ودر این زمان درصدد ایجاد تشکیک در جامعه اسلامی برآمده وموجبات تشویش افکار جامعه را فراهم کردهاند، واین تنها به جهت قصور فهم آنان از درک اسرار این عقیده (مهدویت) ومقاصد عالی آن است، ویا اینکه اسباب واغراض دیگری دارند که ما از آن آگاهی نداریم. از جمله این افراد، مستشرقین وشاگردان آنانند از قبیل: “جولد زیهر”، “فلهاوزن”، “فان فلوتن”، “مکدونالد”، “برنارد لویس”، “مونتگری”، “وات وماسینیون” ودیگران از کسانی که از افکار مستشرقین پیروی کردهاند، با وجود آنکه ادعای مسلمان بودن دارند و خوشبختانه هیچ گونه دلیل بر مدعای خود ندارند، بلکه دلیل بر خلاف مدعای آنان دلالت دارد. ونیز برهان آشکار وقطعی بر صحت عقیده مهدویت قائم است، زیرا به طور متواتر ثابت شده که در آخرالزمان، مهدی (ع) ظهور خواهد کرد، همان گونه که جماعتی از اهل سنّت از قبیل برزنجی وشوکانی ودیگران بر تواتر آن تأکید دارند…”.
عقیده به مهدویت از عقایدی است که مسلمانان با اختلافات مذهبی که دارند بر آن اتفاق دارند، وهرگز به مذهب خاصی اختصاص ندارد، زیرا جمیع شیعه امامیه، زیدیه، مالکیها، حنفیها، شافعیها، حنبلیها ووهابیان بر این مسأله اتفاق نظر دارند که شخصی از عترت پیامبر اکرم (ص) قیام کرده وزمین را پر از عدل وداد خواهد کرد، آن گونه که پر از ظلم وجور شده باشد.
الف. از علمای شیعه
شهید صدر؛ میفرماید: “به راستی اعتقاد به حضرت مهدی (ع) به عنوان پیشوای منتظر برای تغییر جهان به جهانی بهتر، در احادیث پیامبر (ص) به طور عموم و در روایات اهل بیت: به طور خصوص آمده است وبه حدی به این مسئله تأکید شده که جای هیچ شکی را برای انسان باقی نمیگذارد…”.
شیخ محمد رضا مظفر میفرماید: ” مسئله بشارت به ظهور مهدی (ع) از اولاد فاطمه (س) در آخرالزمان واینکه زمین را از عدل وداد پر میکند بعد از آنکه از ظلم وجور پر شده باشد، از مسائلی است که به طور متواتر از پیامبر (ص) رسیده است ومسلمانان در کتابهای روایی خود آنها را نقل کرده اند”.
ب. از علمای اهل سنّت
ناصر الدین البانی میگوید: “اما مسئله مهدی، باید دانسته شود که درباره خروج او احادیث صحیح بسیاری وارد شده است…”.
شیخ عبدالمحسن بن حمد العباد میگوید: “همانا کثرت احادیث مهدی (ع) وتعدد طرق آنها واثبات آنها در کتابهای اهل سنّت به حدی است که بسیار دشوار به نظر میرسد که بتوانیم بگوییم حقیقتی ندارند، مگر اینکه کسی جاهل بوده یا اهل جدل باشد، یا دقت در سندهای آنها نکرده باشد وبر کلام بزرگان اهل علم واقف نباشد…”.
شیخ عبدالعزیز بن عبداللَّه بن باز میگوید: “پس امر مهدی (ع) معلوم واحادیث در آن مستفیض بلکه متواتر وتقویت کننده یکدیگرند، وجماعتی از اهل علم ادعای تواتر آنها را نمودهاند…”.
احمد امین مصری با آنکه منکر اصل مهدویت است، ولی این عقیده را از عقاید مسلّم اهل سنّت میشمارد که به آن ایمان دارند.
بحث حول المهدی، ص ۱۷/۱۶
حول المهدی (ع)، البانی، مجله التمدن الاسلامی، سال ۱۳۷۱ه
عقیدة اهل السنة والأثر فی المهدی المنتظر، مجله جامعة اسلامیة، شماره۳
عقائد الامامیه، ص ۷۷
بحث حول المهدی، ص ۱۰۴/۱۰۳٫
المهدی و المهدویة، ص ۱۱۰