وقتي ميخواستم از ايران خارج شوم، پدرم دليل من از اين کار را درک نميکرد. به نظرش من همچنان ميتوانستم فيلمهايي که دوست دارم را بازي کنم. بعد از ماجراي جايزه سزار، پدرم بي سروصدا نمايشي که ميخواست اجرا کند را به هم زد. اما اکنون او حامي من است و ميگويد: « اگر تو بسوزي، همه ما با تو خواهيم سوخت.
به گزارش ناجی به نقل از افکار : گلشيفته فراهاني در گفت و گو با مجله فرانسوي «ابزرواتور» خود را يک مبارز خطاب مي کند! اين نشريه فرانسوي نيز در مقاله اي در مورد گلشيفته مي نويسد: «بازيگري که با ايران مبارزه مي کند.»
به گزارش کافه سينما به نقل از سرويس بين الملل «انتخاب»، اين بازيگر سابق سينماي ايران که اخيراً با فرح پهلوي همسر ديکتاتور معدوم ايران عکس يادگاري انداخته، در اين گفت و گو از فعاليتهاي خود به عنوان بازيگر ميگويد و اينکه اصغر فرهادي، وقتي او را در فستيوال برلين ديده، مجبور شده با او حرف نزند.
به نظر اين بازيگر که ظاهراً غرق در توهماتش است، او «اکنون به يک تهديد» تبديل شده است!
وي در مورد بازي در فيلم سنگ صبور که حاوي صحنه هاي غيراخلاقي است، ميگويد: زن داستان، از اين مرد براي آزاد کردن خود استفاده ميکند و من از اين نقش براي آزاد کردن خودم استفاده کردم!
اين بازيگر سينما ادامه ميدهد: «وقتي ميخواستم از ايران خارج شوم، پدرم دليل من از اين کار را درک نميکرد. به نظرش من همچنان ميتوانستم فيلمهايي که دوست دارم را بازي کنم. بعد از ماجراي جايزه سزار، پدرم بي سروصدا نمايشي که ميخواست اجرا کند را به هم زد. اما اکنون او حامي من است و ميگويد: « اگر تو بسوزي، همه ما با تو خواهيم سوخت.»
او اشاره اي به واکنش پدرش بهزاد فراهاني در مورد تصاوير غيراخلاقي اش در کليپ سزار و برخي فيلم هاي سينمايي نکرده است ، اما آنطور که خود او روايت مي کند ظاهراً آقاي فراهاني «اکنون حامي» اوست!
همچنين گلشيفته فراهاني در گفت و گو با مجله اکسپرس در رابطه خود با اين شخصيت ميگويد: «اين شخصيت مجبور است بر بالين همسرش بنشيند و از او مراقبت کند و در اين حين شروع به گفتن رازهاي شرم آور خود ميکند.
او ادامه مي دهد: براي خيلي از مسلمانها، حرف زدن با شوهر غيرقابل تصور و ممنوع است!
وقتي خبرنگار از گلشيفته ميخواهد که خودش داستان را روايت کند، او ميگويد: « سال ۱۹۹۹، دقيقا در سالهاي رياست جمهوري محمد خاتمي، من داشتم در يکي از خيابانهاي تهران قدم ميزدم،. ۱۶ سال داشتم، گرماي هوا ۴۰ درجه بود و من شال سبکي بر سر داشتم... آن روز يک آدم بنيادگرا به پشت من اسيد پاشيد. بدن من سوخت و شوکه شده بودم!گلشيفته بدون اينکه بگويد چرا امروز به بيان چنين خاطره اي روي آورده، چنين خاطره خود را به چايان مي رساند که «تا يک سال و نيم بعد از آن، من لباس پسرانه ميپوشيدم، موهاي سرم را ميتراشيدم و صدايم را کلفت کرده بودم»!!...